8 هفتگی!!!
سلام خوشگل مامان،8 هفتگیت مبارک!بعد از ساختن وبلاگت این دومین باریه که میام سر میزنم...ببخشید عزیزم سرم خیلی خیلی شلوغ بود و البته هنوزم تموم نشده .... خب بگم از هفته پیش که چی شد و نشد....آخر هفته یعنی پنجشنبه صبح، من و تو باباجون به اتفاق بچه های اکیپ راه افتادیم به سمت کرج باغ یکی از دوستای خوب بابا ! حتما میپرسی بچه های اکیپ کیند؟؟؟ اونا دوستای خوب من و بابا هستند عزیزم که در آینده میشند خاله ها و عموهای تو.البته هیچکدوم از اینکه تو اومدی تو دل مامان خبر نداشتند و بابا هم گفت که این دفعه باید بهشون بگیم ولی راستش من یکمی استرس داشتم آخه نمیدونستم واکنششون چیه.همون اول خاله ها به من گفتند بریم استخر ولی من گفتم نمی تونم بیا...
نویسنده :
زیبا
8:07